Web Analytics Made Easy - Statcounter

سفر مدیرعامل استقلال به امارات نشان می دهد که چقدر اوضاع مالی این باشگاه اسفناک است

علی فتح الله زاده فقط به خاطر 50 هزار دلار پول پین تصمیم گرفته به امارات سفر کند.

به گزارش طرفداری، علی فتح الله زاده قصد داشت به خاطر 50 هزار دلار بدهی به گابریله پین، مربی ایتالیایی فصل گذشته استقلال به امارات سفر کند اما به گفته خودش برای اینکه تمرکز کادرفنی فعلی به نخورد و برای اینکه ساپینتو مطمئن شود او قصد بازگرداندن فرهاد مجیدی را ندارد، سفرش را به زمان دیگری موکول کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اگر واقعا سفر فتح الله زاده به امارات برای مذاکره با گابریله پین باشد، قبل از هرچیزی نشان می دهد باشگاه استقلال از نظر مالی در چه وضع اسفناکی قرار دارد که حتی برای پرداخت 50 هزار دلار هم با مشکل روبرو است.

این در شرایطی است که به گفته فتح الله زاده، استقلال تا قبل از سال نو بدهی های سنگینی دارد که باید آن را پرداخت کند و مشخص نیست آبی ها چطور می خواهند این بدهی را پرداخت کنند.

اخبار داغ

پشت پرده تنبیه انضباطی محسن فروزان؛ یک تیکه پارچه دردسر ساز! قرار ملاقات کریستیانو رونالدو با شاهزاده عربستان برای صرف شام / فیلم از خوشحالی اختصاصی تا قول شماره 7؛ بندهای ویژه قرارداد گریزمان و بارسلونا جهانبخش: قبل از اولین بازی جام جهانی به همه چیز فکر میکردیم غیر از فوتبال! بیانیه رئال مادرید: نام بیل تا ابد در تاریخ باشگاه و جزو اسطوره های ما باقی خواهد ماند

منبع: طرفداری

کلیدواژه: فتح الله زاده هزار دلار

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۱۳۷۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عملیات نظامی ایران با این حرکت عجیب، موفق به پایان رسید /ماجرای شهادت و مفقودالاثری ۱۸ اسیر چه بود؟

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس تعریف می‌کند: در عملیات مطلع الفجر به بیشتر اهدافمان دست یافتیم و بیشتر مناطق اشغال شده آزاد شده بود.

آنگونه که فارس روایت می‌کند، ابراهیم هادی مسئول جبهه میانی عملیات بود. نیمه‌های شب با بیسیم تماس گرفتم و گفتم: آقا ابراهیم چه خبر؟ گفت: بیشتر مناطق آزاد شده؛ اما دشمن روی یکی از تپه‌های مهم منطقه انار شدیداً مقاومت می‌کنه. گفتم: من با یک گردان نیروی کمکی دارم میام. شما هر طور می‌تونید تپه رو آزاد کنید. هوا در حال روشن شدن بود که با نیروی کمکی به منطقه انار رسیدم. یکی از بچه‌ها جلو آمد و بی‌مقدمه گفت: حاجی! ابراهیم رو زدن. تیر خورده تو گردنش.رنگ از چهره‌ام پرید. با عجله خودم را به سنگر امدادگر رساندم. ابراهیم تقریباً بیهوش بود. خون زیادی از گردنش رفته بود؛ اما گلوله به جای حساسی نخورده بود.پرسیدم: چطوری زدنش؟ تعریف کرد: برای حمله به تپه به هیچ نتیجه‌ای نرسیدیم. هر کس چیزی می‌گفت. همان موقع ابراهیم بلند شد و رفت رو به سمت تپه و با صدای بلند اذان صبح را گفت! ما هر چه گفتیم برگرد، بی‌فایده بود. با تعجب دیدیم صدای تیراندازی عراقی‌ها قطع شد. اواخر اذان بود که گلوله‌ای شلیک شد و به گردن او اصابت کرد. نگاهی به چهره ابراهیم انداختم. از این حرکت بچه‌گانه او تعجب کردم. یعنی چرا این کار را کرد؟ساعتی بعد علت کار او را فهمیدم. زمانی که ۱۸ نفر از نیروهای عراقی به سمت ما آمدند و خودشان را تسلیم کردند. یکی از آن‌ها فرمانده بود.

او را بازجویی کردم. می‌گفت: ما همگی شیعه و از تیپ بصره هستیم. به ما گفته بودند ایرانی‌هاآتش‌پرست هستند. گفته بودند به خاطر اسلام به ایران حمله می‌کنیم؛ اما وقتی مؤذن شما اذان گفت، بدن ما به لرزه درآمد. یکباره به یاد کربلا افتادیم. برای همین دوستانِ هم‌فکر خودم را جمع کردم و با آن‌ها صحبت کردم. آن‌ها با من آمدند. بقیه نیروها را هم به عقب فرستادم. الان تپه خالی است. با تعجب به افسر عراقی نگاه کردم. با پایان عملیات اسرای عراقی را تحویل دادیم. حمله ما در آن محور با تصرف تپه به اهداف خود دست یافت و با موفقیت به پایان رسید. از این ماجرا ۵ سال گذشت. زمستان ۶۵ و در اوج عملیات کربلای ۵ بودیم که رزمنده‌ای جلو آمد و با لهجه عربی از من پرسید: حاجی! شما تو عملیات مطلع الفجر نبودین؟ گفتم: بله. چطور مگه؟ گفت: آن ۱۸ اسیر رو یادتون میاد؟ من یکی از اونا هستم. وقتی چهره متعجب من را دید، ادامه داد: ما به جبهه اومدیم تا با دشمن بعثی بجنگیم. چند روز بعد خبر شهادت و مفقودالاثری همه آن ۱۸ نفر به گوشم رسید.

۲۷۲۱۹

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903616

دیگر خبرها

  • پاسخ عجیب بانک مرکزی به درخواست زوج‌های جوان: «هیچ بانکی اعتبار پرداخت وام ازدواج ندارد»
  • جریمه ۷۹ میلیون دلاری شرکت هواپیمایی به خاطر فروش بلیط
  • عملیات نظامی ایران با این حرکت عجیب، موفق به پایان رسید /ماجرای شهادت و مفقودالاثری ۱۸ اسیر چه بود؟
  • صبر طلبکاران اوکراین تمام شد
  • ریل گذاری ایران و امارات برای افزایش صادرات
  • بمب نقل و انتقالات پرسپولیس از امارات می‌آید
  • بانک شهر می‌تواند سعید عزت‌اللهی را پرسپولیسی کند؟ بعید است!
  • ماجرای عجیب بار الکتریکی گل ها و زنبور عسل (فیلم)
  • ماجرای هدیه و نامه شهید زاهدی به رهبر انقلاب چه بود؟
  • ماجرای انتشار بوی عجیب در بندرترکمن چه بود؟